یاداشتی به قلم رضا نجفیان:

اندر احوالات لیدرهای انتخاباتی و حکایت تکراری گربه و موش و رضای خدا

در کل انتخابات در ایران برای خود حکایت ها دارد و مثل خیلی چیزهای دیگرمان که قرار است امروزی شده باشند و بقول معروف با برچسب های دهان پر کن امروزی مثل مدنیت و دموکراسی و … عرض اندام کنند هنوز یا درحال در جا زدن هستند و یا در حال گذر از همان سنت […]

در کل انتخابات در ایران برای خود حکایت ها دارد و مثل خیلی چیزهای دیگرمان که قرار است امروزی شده باشند و بقول معروف با برچسب های دهان پر کن امروزی مثل مدنیت و دموکراسی و … عرض اندام کنند هنوز یا درحال در جا زدن هستند و یا در حال گذر از همان سنت به مثلا مدرنیته که البته کدام مدرنیته هم خود جای سوال دارد. به زبان ساده تر ایرانی و ایرانی جماعت در هر کار و فعالیت گروهی و تیمی هنوز در خم کوچه مانده است و انگار همیشه در انتظار است ، منتظر کسی که بیاید و راه را از چاه، نشانش دهد . که معمولا این راه شناسان فرصت طلب همواره چاه بزرگتری را به اسم راه نشان داده اند و می‌دهند . همه این ها را به انتخابات که ربط می‌دهیم عینا می‌شود حکایت همین حضرات و لیدرهای انتخاباتی که بعضی قومی_طایفه ایی هستند و برخی سیاسی و برخی هم با سرمایه ایی که در همه این سالها با همین زد و بندها بهم زده اند و بقولی ریال پاشی هایی که کرده اند و دلار برداست هایی که داشته اند ، خود را جلودار و مسیر صاف کن جماعتی دیگر نشان می‌دهند .
شما را نمیدانم اما من تا به امروز ندیده ام که احدی از این جماعت مثلا لیدر ، حرکتی یا قدمی و یا حتی انگشتی برای رضای خدا و خلقش تکان داده باشند مگر اینکه مثل همیشه رضایت جیب و منفعتشان در بین بوده و آقایی کردن شان در طول چهارسال بر مسند نشستن کاندیدای مد نظر .
در اهواز و بیشتر شهرهای استان هم نگاه میکنی همشان مشخص هستند به قولی تابلو !! یک دوره در کنار فلانی هستند و منافعشان که بالا و پایین شد دوره بعد برای نفر دیگر سینه میزنند و هربار هم با توجیحات فراوان و گله ها و شکایت های بسیار و همیشه هم حق به جانب … اما این روزها که کنارشان می‌نشینی و در گوشه و کنار که میبینی شان ، گویی ساکت تر و بی حرف تر شده اند ، شاید خسته شده اند که بعید است و یا دیگر متوجه شده اند که حنایشان بی رنگ شده است . طبیعی هم هست علم و آگاهی و درک و تحلیل مردم از اوضاع جامعه که بیشتر بشود ، اینها بیشتر به کنار میروند دیگر نه این دنیا را دارند و نه آن دنیا را ، اما هنوز هم هستند کاندیداهایی که فکر میکنند در چنته این جماعت چیزکی هست که واقعا نیست و اتفاقا این روزها بهترین کاربردشان همین است که شاخصی باشند برای اصلح بودن فلان کاندیدا یا نبودنش … بعد از سالها که این حضرات بر طبلهای تو خالی نواخته اند و در کوچه های خالی لاف مردانگی سر داده اند ، حالا به جرات می‌توان گفت ؛ دوری جستن هر کاندیدایی از اینها خود نشان اصلح بودنش است و بس ‌و یادمان باشد هبچ گربه ایی برای رضای خدا موش نمی‌گیرد.