توسعه گردشگری خوزستان عمل می خواهد نه شعار

آروان خبر ؛غلامرضا جلیلی نیا//استان ­ خوزستان به گواه مستندات و شواهد میدانی در حوزه گردشگری در وضعیتی قرار دارد که می‌توان آن را این‌گونه خلاصه کرد: «فرصت‌های بزرگ، اما عمل اندک». استان ­­خوزستان، با تنوع تاریخی، طبیعی، فرهنگی و اجتماعی، باید امروز یکی از قطب‌های گردشگری کشور باشد؛ اما متأسفانه آنچنان که باید نیست. […]

آروان خبر ؛غلامرضا جلیلی نیا//استان ­ خوزستان به گواه مستندات و شواهد میدانی در حوزه گردشگری در وضعیتی قرار دارد که می‌توان آن را این‌گونه خلاصه کرد: «فرصت‌های بزرگ، اما عمل اندک». استان ­­خوزستان، با تنوع تاریخی، طبیعی، فرهنگی و اجتماعی، باید امروز یکی از قطب‌های گردشگری کشور باشد؛ اما متأسفانه آنچنان که باید نیست.
چرا پتانسیل هادر خوزستان بارور نشد؟
چند نکته کلیدی را از تجربه و مشاهدات شخصی به‌عنوان فعال حوزه میراث فرهنگی در اهواز و استان بیان می‌کنم:
۱. زیرساخت‌ها هنوز به سطح مطلوب نرسیده‌اند.
درست است که استان پروژه‌هایی تعریف کرده است، اما اگر گردشگر بخواهد وارد منطقه شود و با جاده نامناسب، اقامتگاه غیراستاندارد، نبود راهنمای تخصصی مواجه شود، انگیزه‌اش کاهش خواهد یافت. مطالعات گردشگری آبی در استان نیز به این نتیجه رسیده‌اند که زیرساخت‌های لازم برای بهره‌برداری کامل وجود ندارد.
در بسیاری از موارد، موانعی کاملاً فیزیکی وجود دارد که با چند جلسه و عکس و خبر نمی‌توانند به‌سرعت رفع شوند.
۲. تفکر سرمایه‌گذاری و هدایت منابع به گردشگری را هنوز در دستگاه های اجرایی استان خوزستان به‌صورت جدی نمی‌بینم.هرچند سخن از «جذب سرمایه‌گذار» زده شده است، اما وقتی گردشگری را به یک اولویت با پشتوانه اقتصادی و مدیریتی تبدیل نکرده باشیم، سرمایه‌گذار با احتیاط وارد می‌شود. برخی فعالان بخش خصوصی بارها گفته‌اند که بازگشت سرمایه در این حوزه درخوزستان واهواز ریسک بیشتری دارد.
این یعنی ما ظرفیت را داریم، اما هنوز «فضای مطمئن برای سرمایه گذاری» ایجاد نشده است.
۳. ظرفیت‌های بومی، طبیعی و تاریخی، آن‌گونه که باید، به فرصت تبدیل نشده‌اند.برای نمونه، منطقه تاریخی شوشتر و مجموعه سازه‌های آبی آن، با چنین ظرفیت‌هایی، می‌توانستند محور گردشگری شوند. با این‌همه، بهره‌برداری گسترده و دیده‌شدن ملی و بین‌المللی لازم در بسیاری از نقاط استان رخ نداده است.همچنین گردشگری مرزی، طبیعت‌گردی، و حتی گردشگری فرهنگی ـ معنوی موقعیت خوبی دارد، ولی در میدان عملی مؤثر عمل نشده است.
۴. هماهنگی بین دستگاه‌ها و انجام کارهای جزیره‌ای هنوز مشکل دارد.وقتی برای توسعه گردشگری یک منطقه،شهرداری، میراث فرهنگی، راه و شهرسازی، بخش خصوصی، محیط زیست و… باید با هم هم‌افزایی داشته باشند، اما تجربه نشان می‌دهد بسیاری از اقدامات، «تک‌دست» یا «موقتی» بوده‌اند.مثلاً طرح احداث اقامتگاه، توسعه مسیر گردشگری یا بهسازی بافت تاریخی، اگر در بستر طرحی جامع و مبتنی برمسئولیت‌های مشخص نباشد، به محض اتمام اعتبار، متوقف می‌شود. فعالان محلی این نکته ها را بارها مطرح کرده‌اند.
۵. بازاریابی، برندسازی و اطلاع‌رسانی با ضعف روبروست. استان خوزستان جاذبه‌هایی دارد که شاید در فهرست رسانه‌های گردشگری دیده شوند، اما در سطح کشوری و بین‌المللی «برند» نشده‌اند. وقتی گردشگر خارجی یا داخلی به استان می‌آید، توقع دارد تجربه‌ای کامل داشته باشد. اگر تبلیغ شود اما خدمات یا تجربه مورد انتظار فراهم نباشد، اثر معکوس خواهد داشت.
برای مثال، نام استان در «راهنماهای سفر» مطرح شده است، اما وقتی فرد مراجعه می‌کند، با چالش‌های عملی زیادی روبرو می‌شود.
نگارنده این برداشت را دارم که گاه خواست شعارگونه یا گزارش محور بودن توسعه گردشگری در استان خوزستان ، جای «مدیریت ذیل الزام» را گرفته است. بدین معنی که تصمیمات بیشتر در قالب «قول و مصوبه» ظاهر شده‌اند تا «تحقق و ارزیابی». وقتی گزارش می‌گویند پروژه‌ها تعریف شده‌اند، اما در میدانی مخاطبِ سفریاسرمایه‌گذار، تفاوت محسوس نبیند، یعنی فاصله بین سیاست و اجرا هنوز زیاد است.
مدیران وقت، به‌درستی بر ظرفیت‌ها تأکید کرده‌اند، اما در بعضی مواقع، نمی‌توان مشاهده کرد که دستگاه‌ها به طور همزمان وظایف‌شان را انجام دهند. شاید لازم است سیستم مدیریتی استان واداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان ، از اتکای صرف به جلسات و مصوبات، به «عمل مشترک، زمان‌بندی شده و قابل ارزیابی» حرکت کند.به نظراینجانب
برای برگرداندن گردشگری استان به مسیر واقعیت نه شعار، پیشنهاد می‌کنم: تدوین «سند گردشگری راهبردی خوزستان» با افق ۱۰ ساله، همراه با شاخص‌های عملیاتی و مسئولیت دقیق دستگاه‌ها.
اختصاص بسته ویژه تشویقی برای سرمایه‌گذاران گردشگری با ضمانت‌های دولتی، کاهش ریسک، تسهیل مجوزها.
فعال‌سازی ظرفیت‌های بومی با مشارکت جوامع محلی: ایجاد تسهیلات گردشگری روستایی، طبیعت‌گردی، گردشگری آبی.
یکپارچه‌سازی حمل‌ونقل، اقامت، خدمات گردشگری و اطلاع‌رسانی: «منظومه سفر» در استان.

بازاریابی هوشمند و بین‌المللی: استان باید یک برند گردشگری مشخص داشته باشد (مثلاً «خوزستان؛ سرزمین آب و تاریخ»)، و در رسانه‌ها، فضای مجازی، روابط بین‌المللی دیده شود

ارزیابی مداوم و گزارش عمومی از اقدامات: هر فصل، هر سال گزارش عملکرد به مردم ارائه شود تا شفافیت ایجاد گردد
ما قرار نیست فقط ظرفیت داشته باشیم، قرار است آن را «به عمل» تبدیل کنیم. فرصت‌ها را نباید از دست داد. نمی‌توان گفت «فردا انجام می‌دهیم» و فردا را به وقتی نامعلوم سپرد. وقتی اراده باشد، ساختار باشد، هماهنگی باشد، و پیگیری باشد، خوزستان می‌تواند به قطب گردشگری بدل شود. اما اگر همچنان فقط «گفته شود» و «پروژه اعلام شود» و اجرایش به مرور فراموش شود، دیر یا زود، گردشگری از استان عبور خواهد کرد و استان در همان شرایط ظرفیت‌های بالقوه باقی خواهد ماند.در نهایت، گردشگری برای خوزستان تنها یک گزینه اقتصادی نیست؛ یک مأموریت فرهنگی، اجتماعی و هویتی است. امیدوارم مدیران، فعالان، رسانه‌ها و مردم – آن را جدی‌تر بگیریم.