ساسان اشکش //مسجدسلیمان، نخستین نقطهی فوران نفت در خاورمیانه، امروز با وجود صنایع مهمی چون نفت، پتروشیمی، سیمان و گاز، همچنان در حصار محرومیت و بیکاری گرفتار است. این تضاد میان ظرفیتهای بالقوه و وضعیت فعلی، مسجدسلیمان را به یکی از نمونههای بارز توسعهنیافتگی در دل توسعه صنعتی بدل کرده است. بیکاری در این شهرستان […]
ساسان اشکش //مسجدسلیمان، نخستین نقطهی فوران نفت در خاورمیانه، امروز با وجود صنایع مهمی چون نفت، پتروشیمی، سیمان و گاز، همچنان در حصار محرومیت و بیکاری گرفتار است. این تضاد میان ظرفیتهای بالقوه و وضعیت فعلی، مسجدسلیمان را به یکی از نمونههای بارز توسعهنیافتگی در دل توسعه صنعتی بدل کرده است.
بیکاری در این شهرستان نهتنها یک چالش اقتصادی، بلکه بحرانی اجتماعیست که به مهاجرت، فرسایش سرمایه انسانی و تضعیف امید جمعی منجر شده است. در این میان، پایین بودن سطح خدمات آموزشی و کمبود امکانات، رقابت جوانان مسجدسلیمانی را با تحصیلکردگان شهرهای بزرگ دشوار کرده و فرصتهای برابر را از آنان سلب نموده است. این نابرابری، در طرحهای ملی استخدامی که بر اساس قوانین کشوری و بدون توجه به شرایط محلی اجرا میشوند، بیشتر خود را نشان میدهد؛ جایی که جوانان بومی، با وجود استعداد و انگیزه، در برابر رقبای برخوردار از امکانات آموزشی برتر، میدان را واگذار میکنند.
در چنین شرایطی، ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی میتواند نقش ترمیمی ایفا کند؛ بهویژه اگر با سیاستگذاری هوشمندانه و نگاه بومی همراه باشد. مزیت سرمایهگذاری خصوصی، در اختیار داشتن سازوکار جذب نیروست؛ امکانی که میتواند به سمت گزینش بومی حرکت کند و اشتغال را در سطح محلی تقویت نماید. این نوع سرمایهگذاری نهتنها در جذب نیروهای بومی نقش دارد، بلکه در ایجاد حس تعلق، مشارکت اجتماعی و بازآفرینی اعتماد عمومی نیز مؤثر است.
با این حال، مهمترین مانع در مسیر سرمایهگذاری، نبود راههای ارتباطی مناسب است. جادههای فرسوده و پرخطر،نبودفرودگاه ، نبود راهآهن و ضعف در حملونقل بار و مسافر، سرمایهگذاران را در تصمیمگیری مردد نگه میدارد. سرمایهگذاری در توسعهی زیرساختهای حملونقل، بهویژه احداث خط راهآهن، میتواند گرهگشای این تردیدها باشد و مسیر ورود سرمایه را هموار کند.
وجود صنایع پتروشیمی، سیمان و گاز، نهتنها ظرفیت تولید، بلکه امکان توسعهی زنجیرهی ارزش را فراهم کرده است. اگر زیرساختهای حملونقل بهبود یابد، دغدغههای لجستیکی سرمایهگذاران نیز کاهش مییابد و مسجدسلیمان میتواند به یک قطب صنعتی منطقهای بدل شود.
برخلاف پروژههای دولتی که اغلب با نگاه ملی و ساختارهای متمرکز اجرا میشوند، سرمایهگذاری خصوصی میتواند با رویکرد محلی، انعطافپذیرتر و مؤثرتر عمل کند. این شهر، با تاریخ صنعتی و فرهنگی غنی، نیازمند بازخوانی و بازآفرینیست. سرمایهگذاری هدفمند، بهویژه در حوزههای زیرساختی و اشتغالزا، میتواند مسجدسلیمان را از حاشیه به متن توسعه بازگرداند و آن را به الگویی برای احیای شهرهای صنعتی فراموششده بدل کند.
Δ