آروان خبر//قوم بختیاری، یکی از اصیلترین گروههای قومی ایران، در دل زاگرس مرکزی زیسته و حامل میراثی چندلایه از تاریخ، اسطوره، زبان و فرهنگ است. بررسی ریشههای این قوم بدون توجه به یافتههای باستانشناسی و دیدگاههای پژوهشگران خارجی، بهویژه در ارتباط با تمدنهای ایلام و پارس، تصویری ناقص از هویت تاریخی آنان ارائه خواهد داد. […]
آروان خبر//قوم بختیاری، یکی از اصیلترین گروههای قومی ایران، در دل زاگرس مرکزی زیسته و حامل میراثی چندلایه از تاریخ، اسطوره، زبان و فرهنگ است. بررسی ریشههای این قوم بدون توجه به یافتههای باستانشناسی و دیدگاههای پژوهشگران خارجی، بهویژه در ارتباط با تمدنهای ایلام و پارس، تصویری ناقص از هویت تاریخی آنان ارائه خواهد داد.
رومن گیرشمن، باستانشناس فرانسوی و متخصص تمدنهای باستانی ایران، در کاوشهای خود در شوش و زاگرس، به نقش اقوام کوهنشین در شکلگیری تمدن ایلام اشاره کرده و معتقد است که بختیاریها از بازماندگان اقوامی هستند که در تعامل با ایلامیان، فرهنگ و ساختار اجتماعی خاصی را شکل دادهاند. او در آثارش، شباهتهایی میان معماری صخرهای، آیینهای تدفین و ساختار طایفهای بختیاریها با الگوهای ایلامی شناسایی کرده است.
در همین راستا، ریچارد فرای، ایرانشناس برجسته آمریکایی، در کتاب «میراث ایران»، قوم بختیاری را بخشی از اقوام آریایی مهاجر به زاگرس میداند که با ایلامیان درآمیختهاند. فرای تأکید میکند که بختیاریها، بهواسطه موقعیت جغرافیایی خاص خود، توانستهاند عناصر فرهنگی و نژادی پارسها را در خود حفظ کنند. او گویش بختیاری را یکی از بازماندههای زنده زبانهای ایرانی میانه میداند؛ زبانی که در دل کوهها از فرسایش زمان در امان مانده است.
والتر هینتس، پژوهشگر آلمانی و متخصص زبانهای باستانی ایران، در مطالعات خود درباره زبان ایلامی و پارسی باستان، به این نکته اشاره دارد که گویشهای لری و بختیاری، حامل واژگان و ساختارهایی هستند که ریشه در زبانهای ایرانی میانه دارند. او این گویشها را بازماندهای زنده از زبان پهلوی و پارسی باستان میداند که در مناطق کوهستانی حفظ شدهاند؛ گویی زبان، همچون سنگ، حافظهای دارد که در برابر فراموشی ایستاده است.
شواهد باستانشناسی نیز این پیوند را تأیید میکنند. در مقالهای علمی با عنوان «بررسی و تطبیق فرهنگ قوم بختیاری با تمدن ایلام باستان»، منتشرشده در نشریه فرهنگ و ادبیات عامه، پژوهشگران ایرانی با رویکردی میانرشتهای، ۲۳ اثر باستانشناختی از تمدن ایلام را بررسی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که آداب و رسوم قوم بختیاری، تداوم فرهنگی ایلامیان باستان را نشان میدهد. بردگوریها، سنگنگارهها، الگوهای معماری صخرهای و نمادهای آیینی یافتشده در منطقه بختیاری، از جمله شواهدی هستند که پژوهشگران خارجی نیز در تحلیلهای تطبیقی خود به آنها اشاره کردهاند.
در کنار این شواهد، فرهنگ بختیاری نیز حامل نشانههایی از پیوند با پارسهاست. لباس سنتی بختیاریها، مانند چوقا و شلوار دبیت، شباهتهایی با پوشش دوره ساسانی دارد. موسیقی بختیاری، با سازهایی چون نیلبک، کرنا و دهل، روایتگر حماسههاییست که ریشه در اسطورههای ایرانی دارند. در هنرهای بومی، از جمله قالیبافی و سنگنگارهها، نمادهایی از روایتهای پارسی مانند خسرو و شیرین دیده میشود؛ گویی حافظه قومی در تار و پود هنر تنیده شده است.
در نهایت، قوم بختیاری را میتوان تداومیافتهای از دو جریان بزرگ تمدنی دانست: ایلامیان بومی و پارسهای مهاجر. این قوم، در دل زاگرس، نهتنها زیسته بلکه زیستفرهنگی را شکل داده که در آن زبان، آیین، ساختار اجتماعی و حافظه تاریخی، همچون رودخانهای از گذشته تا اکنون جاریست. بختیاریها، با حفظ هویت خود در برابر فرسایش تاریخی، گواهی زندهاند بر پیوند ناگسستنی میان خاک، فرهنگ و انسان ایرانی.
Δ