ساسان اشکش ؛آروان خبر//با ورود انگلیسیها، فوران نخستین چاه نفت خاورمیانه و آغاز بهرهبرداری از آن، مسجدسلیمان بهسرعت دستخوش تغییرات فرهنگی و اجتماعی شد. سینما، همانند بسیاری از مظاهر مدرن، در سایهی حضور استعمارگران و نیاز به سرگرمیهای جمعی، در این شهر پا گرفت و به یکی از نخستین تجربههای سینمایی جنوب ایران بدل شد. […]
ساسان اشکش ؛آروان خبر//با ورود انگلیسیها، فوران نخستین چاه نفت خاورمیانه و آغاز بهرهبرداری از آن، مسجدسلیمان بهسرعت دستخوش تغییرات فرهنگی و اجتماعی شد. سینما، همانند بسیاری از مظاهر مدرن، در سایهی حضور استعمارگران و نیاز به سرگرمیهای جمعی، در این شهر پا گرفت و به یکی از نخستین تجربههای سینمایی جنوب ایران بدل شد.
در دهههای نخست، سالنهایی چون نفتون، کاوه، تلخاب، باشگاه ایران، باشگاه مرکزی و بیبیان، در دو فصل زمستانه و تابستانه، میزبان فیلمهای روز بودند. این سالنها نهتنها محل نمایش فیلم، بلکه بستری برای شکلگیری حافظهی فرهنگی و تعامل اجتماعی محسوب میشدند؛ حافظهای که هنوز در ذهن نسلهای پیشین زنده است.
در حوزهی تولید فیلم، مسجدسلیمان نیز تجربههایی ارزشمند داشته است. ولی محمدی، بهعنوان یکی از پیشگامان فیلمسازی در شهر، و بعدها فرامرز شهنی، داریوش باقرفر و حشمت قاسمی، تلاشهایی برای ثبت روایتها در قالب فیلم کوتاه و مستند انجام دادند. با این حال، این جریان خلاقانه خیلی زود به فراموشی سپرده شد و فیلمسازی در مسجدسلیمان برای مدتی طولانی خاموش ماند.
در دههی هفتاد و هشتاد، با مدیریت سیفالله احمدی، رئیس وقت ادارهی ارشاد اسلامی، انجمن فیلم و عکس مسجدسلیمان دوباره جان گرفت. این انجمن، با برگزاری کارگاهها، نمایش فیلم و حمایت از فیلمسازان جوان، توانست روح تازهای در کالبد فرهنگی شهر بدمد. اوج این فعالیتها با برگزاری جشنوارهی استانی فیلم بلوغ رقم خورد؛ جشنوارهای که خیلی زود توانست خود را بهعنوان برآیند تولیدات فیلم کوتاه استان معرفی کند و جایگاهی ویژه در میان فیلمسازان خوزستانی بیابد. هر ساله شاهد نمایش آثار منتخب و رقابت تولیدات استان در این جشنواره بودیم. بسیاری از جوانان شرکتکننده در این رویداد، بعدها به فیلمسازانی مطرح در سطح کشور بدل شدند.
مسجدسلیمان، فراتر از خاطرات سینماییاش، دارای لوکیشنهایی بکر و منحصربهفرد است؛ از بافتهای صنعتی و نفتی گرفته تا چشماندازهای طبیعی کوهستانی و آیینهای بومی خاص منطقه. این ترکیب منحصربهفرد از صنعت، مدرنیته و سنت، بستری بینظیر برای خلق آثار سینمایی ماندگار فراهم میکند؛ تجربهای که ابراهیم فروزش در فیلم «بچههای نفت» بهخوبی از آن بهره برد و تصویری اصیل از زیست نفتی جنوب ایران ارائه داد.
با این حال، در سالهای اخیر، فقدان مدیریت صحیح هنری در شهرستان، ضربهای جدی به پیکرهی هنر فیلمسازی مسجدسلیمان وارد کرده است. حذف جشنوارههای هنری، بهویژه جشنوارههای فیلم استانی و شهرستانی، بزرگترین آسیب را به جامعهی دوستدار تولید فیلم کوتاه وارد کرده. عدم برگزاری جشنوارههای شهرستانی، نبود کلاسهای آموزشی تخصصی، و بیتوجهی به زیرساختهای فرهنگی، موجب شده که فعالیت فیلمسازی بار دیگر به فراموشی سپرده شود؛ آنهم در شهری که ظرفیتهای بالقوهی فراوانی برای روایتگری دارد.
امروز، با وجود اقداماتی چون راهاندازی سینما هلال، سینمای سیار در پارک گل نرگس، و خاطراتی از جشنوارهی بلوغ و علاقهی جوانان این شهر به هنر فیلم و عکس، مسجدسلیمان میتواند در آستانهی احیای دوبارهی هنر سینمای خود قرار بگیرد. این شهر، با پیشینهی فرهنگی، قومی و تاریخیاش، بستری غنی برای تولید آثار سینمایی بومی دارد. روایتهای نفتی، فرهنگ لرنشین، و تحولات اجتماعی، همه میتوانند دستمایهی ساخت فیلمهایی باشند که هم در سطح ملی و هم بینالمللی بدرخشند.
سینمای مسجدسلیمان، اگرچه سالها در سکوت فرو رفته، اما اکنون با تلاشهای نوین و ظرفیتهای بومی، میتواند به رسانهای زنده و تأثیرگذار بدل شود. این شهر، با خاطرات سینماییاش و روایتهای منحصربهفردش، شایستهی آن است که دوباره در قاب تصویر بدرخشد؛ نهتنها برای مردمش، بلکه برای هنردوستانی که مشتاق شنیدن داستانهای اصیلاند.
Δ