آروان خبر //انتشار خبر «زیان انباشته پتروشیمی مسجدسلیمان به بیش از هزار برابر سرمایه آن رسیده است» کافی بود تا موجی از نگرانی در میان فعالان اجتماعی، خانوادههای کارگران و حتی نخبگان فرهنگی و اقتصادی مسجدسلیمان ایجاد کند. این خبر نه تنها یک آمار خشک مالی نیست، بلکه نشانهای از بحرانی است که میتواند آینده […]
آروان خبر //انتشار خبر «زیان انباشته پتروشیمی مسجدسلیمان به بیش از هزار برابر سرمایه آن رسیده است» کافی بود تا موجی از نگرانی در میان فعالان اجتماعی، خانوادههای کارگران و حتی نخبگان فرهنگی و اقتصادی مسجدسلیمان ایجاد کند. این خبر نه تنها یک آمار خشک مالی نیست، بلکه نشانهای از بحرانی است که میتواند آینده یکی از مهمترین صنایع شمال خوزستان را تحتالشعاع قرار دهد.
پتروشیمی مسجدسلیمان پروژهای بود که پس از سالها وعده و انتظار، با تلاش بخش خصوصی و حمایت دولت به سرانجام رسید. این مجموعه صنعتی توانست بخشی از خانوادههای مسجدسلیمان و شهرهای اطراف را به چرخه اشتغال و تولید پیوند دهد و امید تازهای در منطقه ایجاد کند. با این حال، امروز کمتر خبر خوشی از این مرکز به گوش میرسد و گزارشهای مالی آن بیشتر از امید، نگرانی میآفرینند.
کنار رفتن بخش خصوصی از مدیریت، نه تنها به توسعه و پیشرفت این مجموعه منجر نشد، بلکه زیانهای پیاپی آن نشان میدهد روزهای دشوارتری در راه است. این وضعیت، رسانهها را بر آن داشته تا در چارچوب وظایف حرفهای خود و با استناد به حق قانونی افکار عمومی برای دسترسی به اطلاعات، خواستار شفافیت مالی و پاسخگویی مدیران شوند. هدف این مطالبهگری چیزی جز تنویر افکار عمومی و صیانت از حقوق ذینفعان نیست.
انتظار میرود مدیریت پتروشیمی مسجدسلیمان با توجه به حساسیت جامعه نسبت به آینده این مرکز، اقدام به شفافسازی کند. بیتردید عملکرد مدیران این مجموعه زمانی اهمیت دوچندان مییابد که بدانیم سرنوشت آن تأثیر مستقیمی بر پروژههای بزرگتر همچون احداث پتروپالایش بختیاری دارد؛ پروژهای که بسیاری از فعالان اقتصادی و اجتماعی منطقه چشمانتظار آن هستند.
رسانه «آروان خبر» نیز همگام با دیگر رسانهها همچون «فجر خوزستان» و «عصر اولینها»، در چارچوب وظیفه حرفهای و حق قانونی رسانهها در تنویر افکار عمومی، از مدیریت شرکت خواسته است توضیحات شفاف، مستند و قانونی درباره علل زیاندهی، نحوه مدیریت تعهدات ارزی، وضعیت بدهیها، برنامه خروج از بحران مالی و میزان ایفای مسئولیتهای اجتماعی در قبال مردم خوزستان ارائه دهد.
این رسانهها تأکید کردهاند که عدم پاسخگویی شفاف مدیران، مغایر با الزامات حکمرانی مطلوب و قوانین جاری کشور است و حق مردم و ذینفعان برای آگاهی را مخدوش میکند. در شرایطی که اعتماد عمومی سرمایهای بیبدیل برای توسعه منطقه به شمار میرود، هرگونه ابهام و سکوت مدیریتی میتواند این سرمایه اجتماعی را تضعیف کند و پیامدهای آن فراتر از یک بنگاه اقتصادی، بر آینده فرهنگی و اجتماعی مسجدسلیمان نیز سایه بیفکند.
Δ