ساسان اشکش//در دل کوههای سترگ جنوب ایران، جایی میان ارجان کهن و دروازه پارس، نامی بر سنگها حک شده که هنوز صدای ایستادگیاش در گوش تاریخ میپیچد: آریو برزن. سرداری از تبار شجاعت و وفاداری، که در واپسین روزهای شکوه هخامنشی، در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستاد و جان را فدای خاک وطن کرد. او […]
ساسان اشکش//در دل کوههای سترگ جنوب ایران، جایی میان ارجان کهن و دروازه پارس، نامی بر سنگها حک شده که هنوز صدای ایستادگیاش در گوش تاریخ میپیچد: آریو برزن. سرداری از تبار شجاعت و وفاداری، که در واپسین روزهای شکوه هخامنشی، در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستاد و جان را فدای خاک وطن کرد. او نهتنها در تاریخ رسمی ایران، بلکه در حافظه فرهنگی مردم زاگرس، جایگاهی اسطورهای دارد؛ جایگاهی که فراتر از یک نام، به نمادی از هویت، مقاومت و غرور بدل شده است.
هرچند منابع مکتوب تاریخی، قومیت دقیق آریو برزن را ثبت نکردهاند، اما روایتهای محلی و باورهای شفاهی، او را فرزند کوهستانهای جنوب غربی ایران میدانند. بسیاری از مردم این نواحی، بهویژه در مناطق لرنشین، این سردار را از تبار خود میدانند؛ مردی که در دل زاگرس، در حوالی بهبهان امروزی، آخرین سنگر ایران را ساخت و با خون خویش، مرز شرافت را نگه داشت. این همنشینی جغرافیا و اسطوره، بستری فراهم کرده تا آریو برزن نهفقط یک قهرمان ملی، بلکه بخشی از حافظه فرهنگی مردم این خطه باشد.
در فرهنگ عامه زاگرسنشینان، آریو برزن حضوری زنده دارد. نام او در ترانههای حماسی، در افسانههای شبانه و در روایتهای نسلبهنسل جاریست. این بازسازی اسطورهای، نه از سر تعصب قومی، بلکه از دل نیاز به پیوند با ریشهها و بازتعریف هویت در عصر فراموشی شکل گرفته است. مردمان این نواحی، با تکیه بر این اسطوره، نهتنها تاریخ خود را بازخوانی میکنند، بلکه نقش خود را در تاریخ ملی ایران تثبیت مینمایند.
آریو برزن در ذهن مردم زاگرس، تنها یک سردار نیست؛ او تجسمی از روح جمعی آنان است. روحی که در برابر سلطه سر خم نمیکند، در برابر فراموشی مقاومت میکند و در برابر تحریف، روایت خود را بازمیسازد. این اسطوره، در دل نسلی که هنوز کوه را مأمن خود میداند و غیرت را میراث، زنده است. از آیینهای محلی گرفته تا نامگذاری فرزندان، از اشعار شفاهی تا نقاشیهای دیواری، رد پای آریو برزن در زندگی روزمره مردم این سرزمین دیده میشود.
با وجود نسبت دادن آریو برزن به قوم لر، جایگاه او در حافظه ملی ایرانیان فراتر از هر قوم و قبیله است. او نماد مقاومت در برابر سلطه، نماد وفاداری به خاک، و نماد ایستادگی تا واپسین نفس است. نامش همچون ستارهای در آسمان تاریخ ایران میدرخشد؛ ستارهای که مردمان زاگرس با افتخار، آن را از آنِ خود میدانند، بیآنکه از شأن ملی آن بکاهند. این همزیستی میان روایت قومی و حافظه ملی، نمونهای از همافزایی فرهنگیست که میتواند الگویی برای بازخوانی دیگر اسطورههای ایرانی نیز باشد.
آریو برزن، چه از قوم لر باشد و چه نه، در دل مردمانی خانه کرده است که تاریخ را نه در کتاب، بلکه در کوه، در خاک، در ترانه و در نگاه یکدیگر میجویند. این پیوند، نه صرفاً تاریخی، بلکه فرهنگی و هویتیست. مردم زاگرس، با بازخوانی این اسطوره، نهتنها به گذشته خود معنا میبخشند، بلکه در ساختن آیندهای با هویت روشن، سهمی فعال ایفا میکنند. اسطورهها، زمانی زنده میمانند که در دل مردم جاری باشند؛ و آریو برزن، بیتردید یکی از آنهاست.
Δ