اهواز؛ شهری که زیر بار اختلافات و مدیریت ناکارآمد فرسوده شد

ساسان اشکش// اهواز، کلان‌شهری با ظرفیت‌های بی‌نظیر انسانی، طبیعی و فرهنگی، امروز بیش از هر زمان دیگری درگیر بحرانی مدیریتی است که ریشه در عملکرد شهردار و شورای شهر، و اختلافات عمیق در ساختار شهری دارد. وعده‌ی «تحول» که با ورود امینی به شهرداری مطرح شد، نه‌تنها محقق نشد، بلکه به بستری برای تشدید حواشی، بی‌ثباتی […]

ساسان اشکش// اهواز، کلان‌شهری با ظرفیت‌های بی‌نظیر انسانی، طبیعی و فرهنگی، امروز بیش از هر زمان دیگری درگیر بحرانی مدیریتی است که ریشه در عملکرد شهردار و شورای شهر، و اختلافات عمیق در ساختار شهری دارد. وعده‌ی «تحول» که با ورود امینی به شهرداری مطرح شد، نه‌تنها محقق نشد، بلکه به بستری برای تشدید حواشی، بی‌ثباتی و تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف بدل شد. در چنین فضایی، نه برنامه‌ریزی پایدار مجال شکل‌گیری دارد و نه اعتماد عمومی فرصت ترمیم. اهواز، به‌جای آن‌که صحنه‌ی اجرای طرح‌های توسعه‌محور باشد، به میدان جدال‌های سیاسی و مناقشات بی‌ثمر بدل شده است.

شهروندان اهوازی، که هر روز با چالش‌هایی چون ترافیک سنگین، آلودگی هوا، بحران آب، مهاجرت نخبگان و فرسایش زیرساخت‌ها مواجه‌اند، دیگر تاب شنیدن دعواهای بی‌حاصل و وعده‌های بی‌سرانجام را ندارند. آنان خواهان اقدام‌اند، نه ادعا؛ خواهان شفافیت‌اند، نه شعار. اما آن‌چه امروز رخ می‌دهد، فراتر از فرسایش تدریجی است؛ این یک سقوط نمادین است. سقوطی که نه‌تنها در عملکرد اجرایی، بلکه در اعتماد عمومی، انسجام نهادی و شأن شهروندی بازتاب یافته است.

در همین زمینه، محمد امیر، نماینده‌ی مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگویی صریح با خبرگزاری فارس، پرده از ابعاد نگران‌کننده‌ای از عملکرد شهرداری برداشت. او با استناد به مستندات رسمی، از تخلفاتی سخن گفت که نه‌تنها نشانه‌ی بی‌توجهی به ظرفیت‌های بومی‌اند، بلکه اعتماد عمومی را نیز با چالش جدی مواجه کرده‌اند. از ترک تشریفات در مناقصات و حیف‌ومیل بیت‌المال گرفته تا واگذاری بیش از ۹۰ درصد پروژه‌ها به شرکت‌هایی از اصفهان و خرید اقلام از این شهر در حالی‌که همان کالاها در اهواز موجود بوده‌اند؛ این اقدامات، به‌زعم امیر، مصداق روشن بی‌عدالتی در تخصیص منابع و بی‌توجهی به شأن شهروندان اهوازی است.

امیر همچنین درباره‌ی روند بررسی انحلال شورای شهر اهواز تصریح کرد که دلیل عدم تصمیم‌گیری شورای حل‌اختلاف مرکزی در جلسه‌ی پیشین، انجام تحقیقات میدانی در اهواز بوده که این هفته صورت گرفته است. او رفتار اخیر موافقان شهردار را نشانه‌ای از عدول از وعده‌ی استیضاح و ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی دانست و با صراحت اعلام کرد: «وعده‌ی استیضاح زیر پا گذاشته شد.»

در چنین شرایطی، حادثه‌ی سقوط فیزیکی شهردار از پل، دیگر فقط یک اتفاق نیست؛ استعاره‌ای است از سقوط نمادین مدیریت شهری. شهرداری که باید در قلب پروژه‌های عمرانی باشد، در حاشیه‌ی حوادث گرفتار شده است. این سقوط، نمادی است از فاصله‌ی میان وعده‌ها و واقعیت‌ها؛ میان آن‌چه باید باشد و آن‌چه هست.

اکنون، بر اساس آن‌چه محمد امیر با صراحت بیان کرده، روشن است که اهواز در نقطه‌ای ایستاده که دیگر ترمیم‌های سطحی کافی نیست. وقتی نماینده‌ی مردم از حیف‌ومیل منابع، واگذاری‌های مشکوک و رفتارهای غیرشفاف سخن می‌گوید، نمی‌توان با وعده‌های تکراری، اعتماد عمومی را بازسازی کرد. اهواز نیازمند تصمیمی قاطع، شفاف و بی‌ملاحظه است؛ تصمیمی که نه برای حفظ چهره‌های سیاسی، بلکه برای احیای شأن شهروندان و ظرفیت‌های بومی اتخاذ شود.

اگر وعده‌ی استیضاح زیر پا گذاشته شده، اگر تحقیقات میدانی به تأخیر افتاده، اگر منافع شخصی بر منافع عمومی غلبه کرده‌اند، پس زمان آن رسیده که مردم، رسانه‌ها و نهادهای ناظر، روایت تازه‌ای را آغاز کنند؛ روایتی که با شفافیت، پاسخ‌گویی و بازتعریف رابطه‌ی مدیریت شهری با مردم، اهواز را از باتلاق فرسایش بیرون بکشد. این روایت، باید نه از جنس شعار، بلکه از جنس اقدام باشد؛ اقدامی برای بازگرداندن امید به شهری که سال‌هاست در تلاقی اراده و فرسایش، چشم‌انتظار نجات ایستاده است.